مرگبارترین مکان در ارباب حلقه ها کدام است ؟ (معرفی 10 مکان خطرناک در LOTR)
سرزمین میانه در دنیای ارباب حلقهها مملو از مکانهای بهیادماندنی و زیباست. شکوه ریوندل یا تالارهای باشکوه ارِبور هنوز در ذهن طرفداران نقش بسته است؛ اما در دنیایی که خیر و شر در تقابل هم قرار دارند، باید همتای تاریکی برای این زیباییها وجود داشته باشد.
در سرزمین میانه، مکانهای تاریکی وجود دارند که هیچ کار خیری نمیتوان در آنها انجام داد، مگر اینکه خود آن مکانها نابود شوند. این مکانهای خطرناک از لانههای هیولاها تا قلعههای باستانی اربابان تاریکی را در برمیگیرند و حتی شامل مکانهایی میشوند که زمانی الهامبخش بودند؛ اما اکنون برای اهداف شوم به انحراف کشیده شدهاند.
آگاهی از این مکانها، که وحشت و بیرحمی در تار و پودشان نفوذ کرده است، به معنای اجتناب از آنهاست. در ادامه، به ده مورد از خطرناکترین مکانهای سرزمین میانه اشاره میکنیم.
10. سفرِ بیبازگشت ؛ گابلینها در کمین مسافران بدشانس
برخلاف برخی از دژهای تسخیرشده یا لانه هیولاها، در سرزمین میانه مکانهای خطرناکی وجود دارند که صرفاً قلعههایی هستند که توسط تبهکاران تصاحب شدهاند که شهر گابلینها نمونهای از این مکانهاست.
این شهر در اصل مجموعهای از غارها بود که توسط موجودات بینام در اعماق کوههای مهآلود حفر شد. گروه بزرگی از اورکها سرانجام به این غارها رسیدند و با بیرون راندن ساکنان اولیه، آنها را برای خود تصاحب کردند. اورکهاروی این غارها شهر جدیدی بنا نهادند و نامش را «شهر گابلینها» گذاشتند.
این شهر جدید اورکها، هم خانهشان شد و هم تلهای بینقص برای مسافران بیاحتیاطی که میخواستند از گذرگاه کوهستانی برای رسیدن به اریادور استفاده کنند. سرانجام، افراد زیادی در این مسیر گم شدند و دیگر کسی جرأت نمیکرد از این گذرگاه عبور کند؛ اما این همه ماجرا نبود.
غارهای زیر شهر اورکها، محل زندگی گالوم بود. او بیشتر عمر طولانی خود را در آنجا گذراند و از «گنجینه» خود محافظت میکرد و هر کسی را که جرأت نزدیک شدن به آن را داشت، میکشت.
بنابراین، شهر گابلینها بهخاطر اورکها و گالوم، به یکی از خطرناکترین مکانهای سرزمین میانه تبدیل شده بود و گذر از این مکان، به معنای به خطر انداختن جان خود بود.
9. بارو داون ؛ قلمرو مردگان
سرزمین میانه مکانهای دیدنی و کشفنشده بسیاری دارد که هنوز در هیچ فیلم یا سریالی بهتصویر کشیده نشدهاند. تپههای آرامگاه (Barrow-downs) نمونهای از این مکانهاست. تاریخی که در پس این تپهها نهفته، حکایتی از یک نجیبزاده است که به شخصیت شرور هولناکی تبدیل شد.
این منطقه که درنهایت به تپههای آرامگاه شهرت یافت، در اصل توسط انسانهای عصر نخست برای تدفین مردمان شمال و همچنین دونهداین (نسل باقیمانده از انسانهای دوستدار الفها) ساخته شد. صلح در این منطقه تا زمانی دوام داشت که ویچ کینگ Angmar با موفقیت توانست بر قلمرو حاکم بر تپههای آرامگاه چیره شود. بازماندگان این تهاجم در آرامگاههای منطقه پنهان شدند تا اینکه همگی در اثر یک بیماری همهگیر جان باختند.
بااینحال، کار جادوگر به اینجا ختم نشد و در اقدامی کینهتوزانه، موجوداتی بهنام Barrow-wights را احضار کرد تا هزار سال بعد، این سرزمین را تسخیر کنند. این ارواح شرور هرکسی را که قصد بازپسگیری این منطقه را داشت، دور میراندند.
همچنین بیچارگانی که از این قلمرو عبور میکردند، به احتمال زیاد توسط این موجودات فریب داده شدند تا قربانی مراسمی وحشیانه شوند. بنابراین، Barrow-downs که زمانی برای انسانهای شریف بود، با نفرین جادوگر به یکی از خطرناکترین و تسخیرشدهترین مکانهای سرزمین میانه تبدیل شد.
8. راز مردگان متحرک ؛ مردههای گرسنه
اگرچه مردابهای مرده از نظر جادویی درمیان خطرناکترین نقاط سرزمین میانه جای نمیگیرند؛ اما به یقین یکی از آزاردهندهترین مکانهایی هستند که هرکسی میتواند در آن گرفتار شود.
این مردابها زمانی محل نبردی عظیم میان ائتلاف آخر و نیروهای موردور بود و با گذشت هزاران سال به آرامگاه نهایی بسیاری از جنگجویانی تبدیل شد که در آن نبرد جان خود را از دست دادند؛ اما وحشت واقعی زمانی آغاز میشود که میدانیم آبهای مرداب اجساد بسیاری را سالم نگه داشته و آنها اکنون بهصورت «چهرههای مرده» روی آب شناورند.
شاید این مردابها از ابتدا جادویی ذاتی داشتهاند یا شاید هم بهدلیل وقوع چنین نبرد خونینی نفرین شدهاند. دلیل هر چه باشد، مردابهای مرده برای هر کسی که از آنها عبور میکرد، بسیار خطرناک بود.
نورهای مرموزی بهنام «شمع مردگان» مسافران را به سمت آبها میکشاندند تا در تلاش برای رسیدن به چهرههای مرده، غرق شوند. دراینمیان سم یکی از بهترین صحنه ها در سریال ارباب حلقه ها را رقم زد، چون اگر نبود، شاید سرنوشت فرودو نیز به همین شکل رقم میخورد.
مردابهای مرده همچنین از این جهت منحصربهفرد هستند که شاید یکی از واضحترین تجربیات تالکین در طول جنگ جهانی اول، بهویژه آنچه در نبرد سوم Somme شاهد آن بود، به شمار میآیند. او توصیف کرده است که چگونه اجساد مردان مرده را دیده بود که به پشت روی گِلهایی که در آن کشته شده بودند، افتادهاند. مردابهای مرده تجسم افکار و احساسات او در مواجهه با صحنه واقعی یک میدان نبرد هستند.
7. اعماق موریا ؛ رازهای نهفته در تاریکی
دوستداران ارباب حلقهها، یکی از بهترین فیلم های خارجی، لحظه حماسیِ رویارویی گاندالف با بالروگ دورینزبِن را به یاد میآورند، جاییکه او ظاهراً برای نجات جان یاران حلقه خود را فدا کرد. از دست دادن گاندالف، ضربهای سهمگین بر گروه زد و ناگهان حقیقت سفرشان را عیانتر ساخت؛ اما این فداکاری، مقدمه تولدی دوباره با قدرتی افزونتر برای گاندالف بود. بااینحال، فیلمها هیچگاه به تجربیات او در دل تاریکی برای بازگشت به یاران حلقه نمیپردازند.
گاندالف و بالروگ به ژرفترین اعماق موریا سقوط کردند، جاییکه تاریکی مطلق فرمانروایی میکرد و موجوداتی بینام و نشان در آن لانه داشتند. این موجودات که شباهتی به نگهبان آب داشتند، قدمتی به مراتب بیشتر از سائورون داشتند و حتی پیش از شکلگیری آردا وجود داشتهاند.
تنها راه رهایی گاندالف از این تنگنای تاریکی، تعقیب بالروگ بود. در این مسیر، او شاهد ترسهایی بود که حتی از بیانشان در روشنایی روز ابا داشت. اگر شخصی به قدرتمندی گاندالف از سخن گفتن درباره آنچه در اعماق سرزمین میانه نهفته است، تردید دارد، پس بهتر است انسانها هرگز به آن تاریکی نزدیک نشوند.
6. کوه گوندآباد ؛ معبدی که به لانه شیطان تبدیل شد
درمیان مکانهای مقدس برای دورفها، کمتر جایی به عظمت کوه گونداباد میرسد. Gundabad، محل بیداری دورین بیمرگ، ریشسفیدِ هفت جدّ نخستین دورفها، در زمانی بود که دنیا آماده حضور دورفها در جامعه شد. بههمینسبب، گونداباد بهعنوان نقطه آغاز و سرچشمهای مقدس برای مردم کوتوله شناخته میشود.
بنابراین، هنگامی که اورکهای تحت فرمان سائورون، گونداباد را بهعنوان سنگری برای خود تصرف کردند، این واقعه، دشمنی دیرینهای بین اورکها و کوتولهها را شعلهور ساخت.
در طول دوران، کوه بارها به تاریکی فرو رفت، چراکه دو نژاد برای بهدستآوردن کنترل آن، تا دوران سوم به نبرد با یکدیگر ادامه دادند. دراینمیان، اورکها بار دیگر موفقبه تصرف گونداباد شدند و آن را به دژی تبدیل کردند که از آن طریق، تلاش میکردند تا اِرِبور را بهنام سائورون فتح کنند. این موضوع، گویای اهمیت استراتژیک فوقالعاده این مکان بود.
خوشبختانه، اورکها در آن جنگ شکست خوردند؛ اما این حقیقت که چنین مکان مهمی بارها و بارها میان دو نژاد دستبهدست شده، چندان اطمینانبخش نیست.
برای پاسخ به سوال دورف ها در زمان ارباب حلقه ها کجا بودند؟ پیشنهاد میکنیم مقاله مورد نظر را مطالعه کنید.
5. ایزنگارد ؛ خانه یکی از خطرناکترین جادوگران جهان
Isengard پیشاز آنکه به لانه سارومان تبدیل شود، یکی از سه قلعه اصلی گوندور بود؛ اما اهمیت آن، فراتر از یک قلعه ساده بود. ایزنگارد، محل نگهداری پالانتیر، سنگی جادویی برای ارتباط و جمعآوری اطلاعات بود.
تا اواخر عصر سوم، سارومان، از قدرتمندترین شخصیت های ارباب حلقه ها، قلعه را به تصرف خود درآورد و همانطور که طرفداران LOTR بهخوبی میدانند، پس از آن اتفاقات ناگواری رخ داد. ایزنگارد بهجای آنکه به پایگاهی برای مخالفان سائورون تبدیل شود، به دژی در خدمت ارباب تاریکی بدل شد.
سارومان با اتکا به اهمیت استراتژیک این قلعه، ارتش قدرتمندی از اوروکها را تشکیل داد تا در جستوجوی قدرت، ارباب جدید خود را یاری کند و با این اقدام، ایزنگارد به نماد شر و ویرانی بدل شد. صنعتیسازی بیرویه در این دژ، عامل اصلی نابودی بخش عظیمی از طبیعت بکر و زیبایی سرزمین میانه گشت.
4. لانه شلوب ؛ حکم اعدام برای هرکس که به آنجا می رود
در سرزمین میانه، مکانهای هولناک زیادی یافت میشود؛ اما هیچکدام به پای لانه عنکبوت غولپیکر، شلوب، نمیرسد. این هزارتو مخوف که در دل کوهی مرتفع و بر فراز پلههایی خطرناک قرار گرفته، مانند تلهای مرگبار برای دشمنان موردور عمل میکند.
سائورون، ارباب تاریکی، اجازه هرکاری را به Shelob در این غارها داده است، تنها به یک شرط؛ نابودی هر موجود بیچاره و مزاحمی که پا به لانهاش میگذارد. کاری که شلوب در آن استادی به تمام معنا بود.
غارها مملو از اجساد قربانیان شلوب هستند، رهگذران نگونبخت، در تاریکی غارها سرگردان میشوند و شلوب، بیرحمانه تارهای خود را به دورشان میپیچد و فلجشان میکند تا با خیالی آسوده، طعمه خود را ببلعد. فرودو بگینز نیز طعمه این سرنوشت شوم بود، اگر جانفشانی ساموایز گامگی، جان او را نجات نمیداد.
آنچه هراس را دوچندان میکند، ابهام درباره سرنوشت شلوب است. آیا آسیبی که سم به او وارد کرد، شلوب را از پا درآورده است؟ یا همچنان در تاریکی لانهاش کمین کرده و در انتظار طعمه جدید، چه انسانی و چه موجودی دیگر، به سر میبرد؟
3. باراد-دور ؛ دژ اهریمنی سائورون
باراد-دور بهعنوان بزرگترین قلعه زمان خود، در دوران دوم، زمانیکه سائورون نخستین گامهای خود را برای فتح سرزمین میانه آغاز کرد، بنا شد. ساخت این قلعه عظیم، بیشاز ششصد سال به طول انجامید و سائورون از قدرت حلقه یگانه، برای تکمیل آن استفاده کرد.
درنتیجه، قلعه بهطور جادویی از هرگونه آسیبی مصون ماند، گویی تا زمانیکه حلقه یگانه در امان بود، دیوارها و بناها، هرچند آسیبپذیر، همچنان استوار باقی میماندند. هنگامیکه زمان بازگشت قدرت سائورون فرا رسید، او بار دیگر عظمت قلعه خود را احیا کرد.
Barad-dûr به کانون حملات ارتش تاریکی به سرزمین میانه تبدیل شد و سائورون از فراز برج مرتفع آن، برهمهچیز نظارت میکرد؛ اما سرانجام، با نابودی حلقه یگانه توسط فرودو بگینز، باراد-دور نیز در هم فرو ریخت و برای همیشه از صحنه روزگار محو شد.
2. اوتومنو ؛ اولین محل تجمع شیاطین
در اعماق کوههای شمال، Utumno، اولین دژ مورگوت، ارباب تاریکی، بنا شد. مورگوت از این قلعه مخوف بهعنوان پایگاهی برای گردهم آوردن تمام موجودات شیطانی سرزمین میانه و تحت فرمان خود درآوردن آنها استفاده کرد. اغراق نیست اگر بگوییم اوتومنو اولین محل اجتماع شر در تاریخ سرزمین میانه بود.
او از اوتومنو بهعنوان مقر قدرت خویش، برای برهم زدن تلاشهای والارها، نابودی چراغهایی که در دوران باستان، جهان آردا را روشن میکردند و پرورش اورکها، آن نژاد پلید و وحشی استفاده کرد. اوتومنو تجسمی از تباهی مطلق بود و بههمینسبب، والارها نابودیاش را رقم زدند. بااینحال، این پایان داستان تاریک مورگوث بر سرزمین میانه نبود.
1. آنگبند ؛ قلعه آخرین شرور
مورگوت دشمنی نبود که بتوان برای مدتی طولانی در بند نگاه داشت. پس از مغلوب شدن در اوتومنو، او سرانجام گریخت و انگباند را بهعنوان مقر جدید انتخاب و آن را به پایتخت قلمرو تاریک خود تبدیل کرد. Angband نقشی مشابه اوتومنو ایفا میکرد، با این تفاوت که اینبار مورگوت قصد داشت تا با اهریمنهایی که در این لانه پلیدی زاده شدند، بر سرزمین میانه سایه افکند.
آنگبند معروفبه “زندان آهنین”، محلی بود برای یکی از وحشتناکترین آزمایشهای مورگوث؛ خلق اولین اژدهایان. در این مکان پیچیده، برخی از مرگبارترین موجودات در تاریخ میانزمین به وجود آمدند.
علاوهبراین، انگباند خانه همه بالروگها و اورکهای تحت فرمان مورگوت بود. از نظر عظمت و قدرت، حتی از باراد-دور، قلعه سائورون، پیشی میگرفت. تنها دلیلی که پایتخت سائورون از آن پیشی میگیرد، نابودی انگباند در پی آخرین شکست مورگوث است. باتوجهبه پیشبینیها مبنیبر بازگشت مورگوت، انتظار بازگشت انگباند نیز چندان دور از ذهن نیست.
مروری بر پایان مقاله خطرناک ترین مناطق تسخیرشده در Lord Of The Rings
ارباب حلقهها مجموعهای از فیلمها و سریالهای حماسی و ماجراجویی در ژانر فانتزی است که براساس رمانهای جاودان جی.آر.آر. تالکین خلق شدهاند. این شاهکار بصری، بینندگان را به سفری حماسی در سرزمین میانه، دنیایی سرشار از موجودات شگفتانگیز و نبردهای خیر و شر، میبرد.
مجموعه ارباب حلقهها، بدونشک یکی از محبوبترین و پرمخاطبترین آثار در ژانر فانتزی است. این شاهکار حماسی، تا سالها در ذهن و خاطره بینندگان باقی خواهد ماند و الهامبخش نسلهای آینده خواهد بود.