16 تا از بهترین فیلم های کمدی سیاه که باید تماشا کنید
کمدی سیاه یکی از جذابترین و درعینحال چالشبرانگیزترین ژانرهای سینماست که با بهرهگیری از طنز، موضوعات تاریک و گاه تلخ را به تصویر میکشد. این ژانر با توانایی منحصربهفرد خود در ترکیب خنده و تأمل، مخاطبان را به دنیایی میبرد که در آن مرز بین شوخی و جدیت محو میشود. از نقدهای اجتماعی تا بررسیهای عمیق روانشناختی، کمدی سیاه از طنز برای بیان داستانهایی استفاده میکند که درعین سرگرمی، مفاهیم عمیقتری را نیز مطرح میکنند.
در این نوشتار، به معرفی بهترین فیلم های کمدی سیاه میپردازیم که با هوشمندی و خلاقیت، توانستهاند توجه مخاطبان را به خود جلب کنند و به آثار ماندگار این ژانر تبدیل شوند. این فیلمها نهتنها به عنوان یک اثر هنری سرگرمکننده شناخته میشوند، بلکه با بازتاب واقعیتهای تلخ زندگی، مخاطب را به تفکر واداشته و تاثیرات پایداری بر بیننده میگذارند.
فیلم رگیابی – Trainspotting
- سال ساخت: 1996
- کارگردان: دنی بویل
- بازیگران: یوان مکگرگور، اون بریمنر، جانی لی میلر
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 8.1
فیلم رگیابی یکی از مهمترین آثار سینمای بریتانیاست که داستان گروهی از جوانان ادینبورگ را روایت میکند که درگیر مواد مخدر و زندگی بدون هدف شدهاند. فیلم با رویکردی صریح و بیپرده به بحران اعتیاد، مخاطب را به دنیایی آشفته و گاه تلخ میبرد، درحالیکه طنز گزندهای را در دل لحظات تاریک جای داده است.
این سینمایی به واسطه روایت پرشتاب و موسیقی پرجنبوجوش دهه 90، به اثری بهیادماندنی و تاثیرگذار دربین بهترین فیلم های کمدی سیاه تبدیل شد. Trainspotting نهتنها زندگی جوانانی را که به دنبال فرار از مشکلات خود هستند نشان میدهد، بلکه به سوالاتی عمیق درباره انتخابهای زندگی و تاثیرات آن بر فرد و جامعه میپردازد.
شخصیتها مانند مارک رنتون (با بازی ایوان مکگرگور) به خوبی نمایانگر سردرگمی و تلاشی ناامیدانه برای یافتن معنا در دنیایی پر از آشفتگی هستند. فیلم به واسطه سبک بصری استثنایی و پرداختن به موضوعات حساس اجتماعی، همواره مورد تحسین منتقدان بود و تاثیری ماندگار بر فرهنگ عامه گذاشت.
فیلم هتل بزرگ بوداپست – The Grand Budapest Hotel
- سال ساخت: 2014
- کارگردان: وس اندرسن
- بازیگران: ریف فاینز، اف. موری آبراهام، ماتیو آمالریک
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 8.1
The Grand Budapest Hotel از بهترین فیلم های کمدی سیاه، با روایت خلاقانه و زیبایی بصری خاص، داستانی طنزآمیز و درعینحال عمیق از ماجراهای مدیر هتلی بهنام گوستاو اچ و شاگردش زیرو را به تصویر میکشد. فیلم با لحنی هوشمندانه، یک درام جنایی و کمدی در دوران پرآشوب اروپا در دهه 1930 را روایت میکند. طراحی صحنه، موسیقی متن و سبک روایی غیرخطی آن مخاطب را به دنیای نوستالژیک و جذابی میبرد.
این اثر در هشتاد و هفتمین دوره جوایز اسکار نامزد دریافت 9 جایزه شد و درنهایت چهار جایزه از جمله بهترین طراحی صحنه، بهترین طراحی لباس، بهترین موسیقی متن و بهترین چیدمان تولید را به دست آورد.
پس از مرگ یکی از مهمانان ثروتمند هتل، گوستاو، مدیر یک هتل مجلل در دوران پیش از جنگ جهانی دوم، متهم به قتل میشود و به همراه زیرو تلاش میکند تا بیگناهی خود را ثابت کند.
فیلم دکتر استرنجلاو – Dr. Strangelove
- سال ساخت: 1964
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: پیتر سلرز، جرج سی. اسکات، استرلینگ هایدن
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 8.3
فیلم دکتر استرنجلاو (یا چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم) یکی از بهترین فیلم های کمدی سیاه سینماست که به شیوهای هجوآمیز به بحران جنگ سرد و تهدید جنگ هستهای میپردازد. این فیلم که از رمانی به نام Red Alert نوشته پیتر جرج اقتباس شده است، داستان اشتباهات و تصمیمات نادرست یک ژنرال دیوانه را روایت میکند که منجربه خطر نابودی دنیا میشود.
فیلم با بازی بینظیر پیتر سلرز در چندین نقش، به شدت طعنهآمیز و سیاه است و ترس از نابودی جمعی را با طنزی تلخ و تیز بررسی میکند. Dr. Strangelove موفق میشود با طنز هجوآمیز خود، سیاستهای جهانی و بوروکراسی نظامی را به چالش بکشد.
کوبریک در Dr. Strangelove از طراحی بصری ساده و مینیمال استفاده میکند تا توجه مخاطب را روی موضوعات جدی فیلم مانند قدرت نظامی و خشونت متمرکز کند. این سبک سرد و بیآلایش به مخاطب اجازه میدهد که به جای غرقشدن در جزئیات بصری، بیشتر بر مفاهیم عمیق و اجتماعی فیلم، مانند نقد بوروکراسی نظامی و سیاستهای جنگی تمرکز کند. دیالوگهای هوشمندانه نیز این مفاهیم را در قالب طنز تلخ و انتقادی به تصویر میکشند.
یک ژنرال دیوانهای بهطور خودسرانه دستور حمله هستهای به شوروی را میدهد. دراینبین، مقامات نظامی و سیاسی آمریکا تلاش میکنند تا از فاجعه جهانی جلوگیری کنند.
فیلم عامه پسند – Pulp Fiction
- سال ساخت: 1998
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: جان تراولتا، ساموئل ال. جکسون، اوما تورمن
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 8.9
Pulp Fiction، ساخته کوئنتین تارانتینو، با رویکردی متفاوت در ساختار روایی و دیالوگنویسی، یکی از آثار تاثیرگذارترین و بهترین فیلم های کمدی سیاه سینمای دهه 90 به شمار میرود. این فیلم با استفاده از روایت غیرخطی، داستانهای بهظاهر جداگانهای از زندگی شخصیتهای مختلف، قاتلان حرفهای، گانگسترها و افراد عادی را به هم پیوند میزند.
عنصر کلیدی در Pulp Fiction، دیالوگهای برجسته و شخصیتپردازی منحصربهفرد آن است که با طنزی تاریک و تیز، لحظات خشن و اغلب غیرمنتظره را با انرژی خاصی به نمایش میگذارد. شخصیتهایی مانند وینسنت وگا و جولز وینفیلد، با رفتارهای متفاوت خود، به نمایندگان اصلی دیدگاههای مختلف انسانی در دنیای سرد و بیرحم فیلم تبدیل میشوند.
نقدهای مثبت بسیاری به خاطر همین لحن خاص فیلم و دیدگاه فلسفی آن وجود دارد که هر صحنه را به یک گفتوگوی نمادین درباره قدرت، اخلاق و انتخابهای انسان تبدیل میکند. این اثر همچنین با ساختارشکنهای سینمایی و بازیهای جسورانه بازیگرانش، توانسته نسلی از مخاطبان جوان را به خود جذب کند. عامه پسند با فضای پاپفرهنگی و تاثیر عمیقش، به یک اثر کالت تبدیل شده و همچنان در میان مخاطبان و منتقدان بهعنوان یک فیلم کمدی سیاه مورد تحسین قرار میگیرد.
فیلم لبوفسکی بزرگ – The Big Lebowski
- سال ساخت: 1998
- کارگردان: برادران کوئن
- بازیگران: جف بریجز، جان گودمن، جولیان مور
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 7.1
The Big Lebowski فیلمی استثنایی از برادران کوئن است که در قالب یک اثر کمدی جنایی، دنیای پیچیده و پوچگرایانهای را به تصویر میکشد. داستان از جایی شروع میشود که جف لبوفسکی، معروف به Dude، به اشتباه با یک میلیونر همنامش اشتباه گرفته میشود و بهواسطه این سوتفاهم، درگیر حوادثی پیچیده و اغلب بیمعنی میشود.
لبوفسکی بزرگ را نمیتوان بهطور قطعی یک فیلم کمدی سیاه دانست، اما با درونمایههایی از طنز تاریک و فلسفی، جایگاه خاصی در این ژانر دارد. برادران کوئن با طنز موقعیت و شخصیتهای عجیبوغریب، فیلمی ساختند که به مرور زمان به اثری کالت تبدیل شده است. این فیلم نهتنها بهعنوان یکی از آثار شاخص کمدی با درونمایههای تاریک شناخته میشود، بلکه طرفداران وفادار خود را نیز دارد.
منتقدان در توصیف The Big Lebowski به ترکیب بینظیر داستانسرایی عجیب، کاراکترهای نمادین و طنز فلسفی اشاره میکنند که تاملبرانگیز است. فضای داستان همراه با نگاهی به مفاهیم پوچگرایی و زندگی بیمعنی در دنیایی که قوانینش براساس تصادف و سوتفاهم بنا شده، فیلم را به تجربهای منحصربهفرد تبدیل کرده است.
فیلم کمدی سیاه من خیلی مراقبم – I Care a Lot
- سال ساخت: 2020
- کارگردان: جی بلیکسن
- بازیگران: رزمند پایک، پیتر دینکلیج، ایزا گونزالس
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 6.4
فیلم کمدی سیاه I Care a Lot نظرات مختلفی از مخاطبان دریافت کرده است. بسیاری از تماشاگران از بازی رزمند پایک و پیتر دینکلیج لذت بردند و نمایش فساد و سواستفاده از سیستم قانونی در داستان را تحسین کردند. شخصیتهای شرور فیلم، مخصوصا کارکتر اصلی، نیز توجه زیادی جلب کردند. بااینحال، برخی از مخاطبان به مشکلاتی در پایانبندی فیلم اشاره داشتند و آن را غیرواقعی دانستند. درمجموع، تماشای این فیلم به خاطر بازی قوی بازیگرانش و روایت غیرمعمولش توصیه میشود، هرچند که در بخشهایی، داستان انسجام خود را از دست میدهد.
داستان فیلم درباره زنی حیلهگر است که از افراد مسن سواستفاده میکند و اموالشان را به دست میآورد تا اینکه به اشتباه زنی را هدف قرار میدهد که با یک رئیس مافیایی خطرناک در ارتباط است. این فیلم به خاطر بازی درخشان پایک و طنز تلخ خود با استقبال منتقدان روبهرو شد.
دیکتاتور – The Dictator ؛ از بهترین فیلم های کمدی سیاه
- سال ساخت: 2012
- کارگردان: لری چارلز
- بازیگران: ساشا بارون کوهن، آنا فاریس، کریس گثارد
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 6.5
ساشا بارون کوهن، کمدین مشهور که بیشتر با شخصیتهای برجستهاش در سریال Da Ali G و فیلمهایی مانند بورات شناخته میشود، همواره به خاطر جسارت و خلاقیت خود در به چالش کشیدن هنجارها و تابوهای اجتماعی مشهور بوده است. در فیلم “دیکتاتور” (2012)، کوهن نقشی متفاوت را تجربه میکند و با ظرافتی بیشتر از آثار قبلی، به سراغ موضوعات جدیتر و عمیقتر میرود.
در این فیلم کوهن در نقش ژنرال علاءالدین دیکتاتور بیرحم و بیخبر کشور ظاهر میشود. علاءالدین که برای سخنرانی در سازمان ملل به نیویورک سفر میکند، به زودی با توطئهای برای ترور خود از سوی اطرافیانش روبهرو میشود. او از این فرصت استفاده میکند تا از قفس طلایی دیکتاتوری فرار کند و طعم آزادی را در دنیای بیرون بچشد.
فیلم کمدی خارجی “دیکتاتور” فراتر از یک کمدی صرف، به بررسی موضوعات مهمی مانند نسلکشی، دیکتاتوری و ظلم و ستم در دنیای واقعی میپردازد. کوهن با ظرافت و هوشمندی، شخصیت ژنرال علاءالدین را به گونهای به تصویر میکشد که مخاطب را به تفکر و تأمل در مورد ماهیت قدرت، فساد و بیعدالتی در جهان وا میدارد.
فیلم کمدی سیاه منو – The Menu
- سال ساخت: 2022
- کارگردان: مارک مایلود
- بازیگران: ریف فاینز، آنیا تیلور-جوی، نیکلاس هولت
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 7.2
فیلم “منو” در سال 2022 با اقبال چشمگیری از سوی مخاطبان روبهرو شد و به یکی از پربینندهترین فیلم های ژانر کمدی سیاه سال 2023 تبدیل شد. این فیلم را میتوان بهعنوان یک کمدی سیاه یا یک فیلم ترسناک خندهدار طبقهبندی کرد که به طرزی طنزآمیز به رستورانهای لوکس و فرهنگ احترام و پرستیژ در این زمینه میپردازد.
مارگو میلز بههمراه تایلر به رستوران منحصربهفرد جولیان اسلوویک در یک جزیره خصوصی میروند. شام با سرو غذاهای عجیبوغریب و مونولوگهای نگرانکننده جولیان آغاز میشود. رازهای تاریکی از زندگی مهمانان فاش میشود و جولیان آنها را به مرگ محکوم میکند. مارگو که از این ماجرا بیخبر است در موقعیتی دشوار قرار میگیرد و برای زنده ماندن باید تلاش کند. در نهایت، مارگو از جزیره فرار میکند و جولیان و مهمانان به سزای اعمالشان میرسند.
فیلم کمدی سیاه جدید “منو” با بازیهای درخشان آنیا تیلور جوی، رالف فاینس و نیکلاس هولت، مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. این فیلم علاوهبر طنز ظریف و هوشمندانه، به لحاظ ترسناک نیز بسیار موفق عمل میکند و حس اضطراب و وحشت را به خوبی به مخاطب القا میکند. در مجموع، “منو” فیلمی سرگرمکننده، تاملبرانگیز و ترسناک است که تجربهای منحصربهفرد را برای تماشاگر رقم میزند.
فیلم پایان دنیا – The World’s End
- سال ساخت: 2013
- کارگردان: ادگار رایت
- بازیگران: سایمون پگ، نیک فراست، پدی کانسیدین
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 6.9
پایان دنیا، آخرین قسمت از سهگانه کورنتو، شاید تاریکترین فیلم این مجموعه باشد. درحالیکه “Shaun of the Dead” و “Hot Fuzz” کمدیهای سیاهی هستند که ژانرها را به طرز ماهرانهای باهم ترکیب میکنند، “The World’s End” با لحنی عمیقتر و تلختر به سراغ مضامین بلوغ، از دست دادن و حسرت میرود.
گروه بازیگران در پایان دنیا با چالشهای زندگی بزرگسالی دستوپنجه نرم میکنند و هریک درگیر حسرت گذشته و ناکامیهای خود هستند. گری کینگ با بازی سایمون پگ، غمانگیزترین شخصیت این گروه است. او که در دوران دبیرستان رؤیای نجات جهان را در سر میپروراند، حال در میانسالی با زندگی معمولی و کسالتباری روبهرو است که هیچ شباهتی به آرزوهای جوانیاش ندارد.
نقصهای شخصیتی گری، ازجمله اعتیاد به الکل و ناتوانی در تعهد بهطور ناخواسته سیاره را به خطر میاندازد و او را مجبور میکند تا با گذشته خود روبهرو شود و برای نجات بشریت تلاش کند. “پایان دنیا” بهعنوان یک فیلم روانشناختی با ظرافتی مثالزدنی، طنز را با مضامین عمیق انسانی دهم میآمیزد و تصویری واقعگرایانه از بحران هویت، ترس از پیری و حسرت فرصتهای از دست رفته ارائه میدهد.
فیلم مرگ درخور او است – Death Becomes Her
- سال ساخت: 1992
- کارگردان: رابرت زمکیس
- بازیگران: مریل استریپ، بروس ویلیس، گلدی هان
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 6.6
رابرت زمکیس کارگردان نامآور در سالهای اخیر تمرکز خود را روی پیشرفت انیمیشنهای موشن کپچر گذاشته است؛ اما نباید فراموش کرد که او در دهههای 1980 و 1990 فیلمهای پیشگامانه و متنوعی را خلق کرده است. “مرگ درخور اوست” (1992) یکی از این فیلم های کلاسیک است که طنزی سیاه و وحشتناک را با داستانی درباره دوستی و وفاداری زنانه درهم میآمیزد.
هیلن (هاون) و مدلین (استریپ) دو دوست قدیمی هستند که رقابت شدیدی با یکدیگر دارند. هیلن که زنی زیبا و مغرور است، حسادت مدلین را برمیانگیزد. مدلین که زنی جاهطلب و باهوش است، به دنبال راهی برای از بین بردن رقیب خود است. دراینمیان، ارنست (ویلیس) مردی ثروتمند و جذاب وارد زندگی این دو زن میشود و اوضاع را پیچیدهتر میکند.
هیلن که از پیری میترسد، معجونی جادویی را پیدا میکند که به او جاودانگی میبخشد؛ اما این معجون عواقب ناگوار و غیرمنتظرهای بههمراه دارد. مدلین که از راز هیلن آگاه میشود، مصمم است که به هر قیمتی شده که شده به جاودانگی دست یابد.
“مرگ بر او میآراید” فیلمی سرگرمکننده و هیجانانگیز است که با طنزی گزنده و لحنی تند به موضوعاتی مانند حسادت، رقابت، زیبایی، پیری و مرگ میپردازد. زمکیس با ظرافت و هوشمندی، طنز را با وحشت درهم میآمیزد و تصاویری خلاقانه و بهیادماندنی خلق میکند.
فیلم ببخشید مزاحم شما شدم – Sorry to Bother You
- سال ساخت: 2018
- کارگردان: بوتس رایلی
- بازیگران: رزاریو داوسون، فارست ویتاکر، کیت برلانت
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 6.9
بوتس رایلی یکی از نامهای جدید و هیجانانگیز در صنعت فیلم، با اولین اثر خود بهنام “ببخشید مزاحم شما شدم” بهعنوان یکی از بهترین فیلم های کمدی سیاه جدید سال 2018 نظرها را به خود جلب کرد. این فیلم طنزی سوررئال و گزنده است که به نقد جامعه سرمایهداری و فرهنگ شرکتها میپردازد.
داستان درباره کاسیوس (لیکیت استنفیلد)، یک بازاریاب تلفنی کمدرآمد است که ناگهان توانایی خارقالعادهای برای تغییر صدایش بهدست میآورد. با استفاده از این قدرت، کاسیوس به سرعت در ردههای بالای شرکت ارتقا مییابد و طعم موفقیت و ثروت را میچشد؛ اما صعود کاسیوس در دنیای شرکتها، عواقب ناخواستهای بههمراه دارد.
او به تدریج هویت و انسانیت خود را از دست میدهد و به موجودی عجیبوغریب تبدیل میشود که نیمی انسان و نیمی اسب است. این تحول عجیب و غافلگیرکننده، به یکی از جذابترین و تکاندهندهترین بخشهای فیلم تبدیل میشود. “متاسفم که مزاحم میشوم” فیلمی جسورانه و خلاقانه است که با ترکیب طنز و سوررئالیسم به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی میپردازد. رایلی با ظرافت و هوشمندی، پوچی فرهنگ مصرفگرایی، ظلم و ستم سیستمهای طبقاتی و سرکوب هویت فردی را بهتصویر میکشد.
فیلم آرسنیک و تور کهنه – Arsenic and Old Lace
- سال ساخت: 1944
- کارگردان: فرانک کاپرا
- بازیگران: کری گرانت، پریسیلا لین، جوزفین هال
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 7.9
فرانک کاپرا کارگردان مشهور به خاطر ارائه تصویری آرمانگرایانه و زیبا از آمریکا در فیلمهایش شناخته میشود؛ اما “آرسنیک و توری کهنه” (1944) اثری متفاوت از این کارگردان است که به ژانر کمدی سیاه و وحشتناک میپردازد.
این فیلم در ابتدا بهعنوان یک عاشقانه استاندارد هالیوودی آغاز میشود. مورتیمر بروستر (کری گرانت) با ابی (اینگری برگمن) آشنا میشود و به سرعت عاشق او میشود. آنها ازدواج میکنند و به عمارت خالههای مورتیمر نقل مکان میکنند؛ اما به زودی راز هولناکی فاش میشود: خالههای مورتیمر، آگنیس (ماریلین مانرو) و مارتا (الیزابت اسکات)، قاتلانی هستند که مردان بی خانمان را مسموم میکنند و آنها را در زیرزمین دفن میکنند.
فرضیه قاتلان و صحنههای مسمومیت و قتل، حس تعلیق و وحشت را در فیلم افزایش میدهند. کاپرا با ظرافت، طنز و ترس را درهم میآمیزد و اثری منحصربهفرد و بهیادماندنی خلق میکند. “آرسنیک و توری کهنه” یکی از بهترین فیلم های جهان نشان میدهد که کاپرا فقط در خلق فیلمهای عاشقانه و آرمانگرایانه مهارت ندارد، بلکه میتواند در ژانرهای دیگر نیز بدرخشد و اثری متفاوت و جذاب ارائه دهد.
جوجو خرگوشه – Jojo Rabbit ؛ از فیلم های کمدی سیاه پرطرفدار
- سال ساخت: 2019
- کارگردان: تایکا وایتیتی
- بازیگران: رومن گریفین دیویس، توماسین مککنزی، تایکا وایتیتی
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 7.9
“جوجو خرگوشه” (2019) ساخته تایکا وایتیتی، فیلمی جادویی و منحصربهفرد است که با ظرافت طنز سیاه را با داستانی تکاندهنده درهم میآمیزد. این فیلم در دوران آشفته جنگ جهانی دوم روایت میشود و داستان پسر جوانی بهنام جوجو را دنبال میکند که دوست خیالیاش آدولف هیتلر است.
در نگاه اول، فیلم جنگ جهانی “خرگوش جوجو” ممکن است عجیب و حتی توهینآمیز به نظر برسد؛ اما وایتیتی با ظرافت و هوشمندی، از این شخصیت خیالی هیتلر برای بهتصویر کشیدن تعصبات و سادهلوگی جوجو و نسل جوان آلمان نازی استفاده میکند. هیتلر در این فیلم نه یک دیکتاتور بیرحم، بلکه یک دوست خیالی بامزه و احمق است که به جوجو در مواجهه با دنیای پیچیده و ترسناک اطرافش کمک میکند.
در پس این کمدی سیاه، “خرگوش جوجو” داستانی عمیق و تأثیرگذار در مورد پذیرش، هویت و شجاعت روایت میکند. جوجو درطول فیلم با چالشهای زیادی ازجمله مرگ پدرش، دوستی با دختری یهودی و زیر سوال بردن ایدئولوژی نازی روبهرو میشود. او بهتدریج از تعصبات خود رها میشود و یاد میگیرد که انسانها را نه براساس نژاد و مذهب، بلکه براساس شخصیت و اعمالشان قضاوت کند.
فیلم سریال مام – Serial Mom
- سال ساخت: 1994
- کارگردان: جان واترز
- بازیگران: کاتلین ترنر، سم واترستون، ریکی لیک
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 6.8
جان واترز فیلمساز افسانهای بهخاطر آثار جسورانه و غیرمتعارف خود شناخته میشود. “سریال مام” (1994) یکی از این آثار است که با ترکیب طنز سیاه، وحشت و نقد اجتماعی تصویری منحصربهفرد از تاریکی پنهان در زیر پوسته ظاهری آرام حومه شهر ارائه میدهد.
کاتلین ترنر در نقش “مامان” ظاهر میشود، زنی خانهدار که ناگهان به یک قاتل سریالی تبدیل میشود. واترز از تبدیل شدن “مامان” به یک کاریکاتور مضحک اجتناب میکند و به جای آن، زنی پیچیده و آسیبپذیر را بهتصویر میکشد که تحت فشارهای زندگی در حومه شهر به جنون کشیده شده است.
“مامان” با ظرافت، جذابیت ظاهری حومه شهر را به چالش میکشد و نشان میدهد که در پس این ظاهر آرام، تاریکی و خشونت نیز وجود دارد. واترز از قاتلان زنجیرهای بهعنوان نمادی از این تاریکی استفاده میکند و به مخاطب یادآوری میکند که حتی در امنترین مکانها نیز خطرات پنهان وجود دارد.
طنز سیاه و گزنده واترز در “مامان” به وفور دیده میشود. او با بهتصویر کشیدن خشونت به شکلی اغراقآمیز و طنزآمیز، مخاطب را به خنده وادار میکند؛ اما درعینحال، پیامهای عمیقی در مورد جامعه، خانواده و خشونت را نیز به او منتقل میکند.
فیلم ایدیوکراسی – Idiocracy
- سال ساخت: 2006
- کارگردان: مایک جاج
- بازیگران: لوک ویلسون، مایا رودولف، دکس شپارد
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 6.5
مایک جاج کمدین و فیلمساز مشهور بیشتر بهخاطر انیمیشنهای “بیویس و باتهد”، “پادشاه تپه” و کمدی کالت “فضای اداری” شناخته میشود؛ اما شاید روشنفکرانهترین و جسورانهترین اثر او “ایدیوکراسی” (2006) باشد. “Idiocracy” یک کمدی سیاه گزنده اجتماعی است که در 500 سال آینده روایت میشود و آیندهای تاریک و دیستوپیایی را بهتصویر میکشد که در آن بشریت بهطرز وحشتناکی تنزل یافته است.
داستان درباره پورتمن (لوک ویلسون)، یک مرد معمولی از دهه 2000 است که بهطور تصادفی در کپسول زمان منجمد میشود و 500 سال بعد از خواب بیدار میشود. در این دنیای آینده، هوش به شدت کاهش یافته است و مردم به شدت تنبل و بیتفاوت شدهاند. پورتمن که بهطور شگفتانگیزی باهوشترین فرد این دوران است، به سرعت به یک شخصیت مشهور و قدرتمند تبدیل میشود.
“احمقکراسی”، از بهترین فیلم های کمدی سیاه، با ظرافت و طعنه، مفاهیمی مانند هوش، آموزش، فرهنگ عامه و سیاست را مورد نقد قرار میدهد. جاج با به تصویر کشیدن جامعهای که در آن تفکر عمیق و خلاقیت جای خود را به سرگرمیهای بیمغز و سادهانگاری داده است، تصویری هشداردهنده از آینده ارائه میدهد.
فیلم مشاهده و گزارش – Observe and Report
- سال ساخت: 2009
- کارگردان: جودی هیل
- بازیگران: ست روگن، ری لیوتا، مایکل پنیا
- امتیاز ایامدیبی (IMDb): 5.8
“Observe and Report” ساخته جودی هیل، کارگردان “Eastbound & Down” است و شباهتهای زیادی به آن سریال دارد. لحن این فیلم کمدی سیاه و گزنده است و شخصیت رونی به همان اندازه ناکارآمد و غمانگیز است که شخصیتهای “Eastbound & Down” بودند.
ست روگن در فیلم مشاهده و گزارش نقش رونی، یک مأمور امنیتی وسواسی در مرکز خرید را بازی میکند که کارش را بیش از حد جدی میگیرد. رونی که از نظر اجتماعی منزوی و طرد شده است، بهطور وسواسگونه به دنبال دستگیری یک متجاوز زنجیرهای در مرکز خرید خود است تا به همکاران و دوست دختر سابقش ثابت کند که او یک مأمور واقعی قانون است.
رونی در توهمات خود غرق میشود و بهطور فزایندهای پارانوئید و خشن میشود. تلاشهای او برای دستگیری متجاوز به فاجعه تبدیل میشود و او بهطور تصادفی به افراد بیگناه آسیب میرساند. “Observe and Report” فیلمی ناراحتکننده و تیره است که به پوچی جاهطلبی، خشونت و انزوا میپردازد. روگن در نقش رونی بازی درخشانی ارائه میدهد و به خوبی پیچیدگی و تناقضات این شخصیت را بهتصویر میکشد.
بهترین فیلم های کمدی سیاه که نباید از دست دهید
کمدی سیاه ژانر جسورانه و خلاقانهای است که با مهارت خاصی، طنز را با تاریکی و پوچی ترکیب میکند. این نوع کمدی از خنده به عنوان ابزاری برای بررسی موضوعات جدی و اغلب دردناک مانند مرگ، خشونت، بیماری روانی و نابرابری اجتماعی استفاده میکند و ازهمینرو به نوعی نقد اجتماعی عمیق تبدیل میشود.
بهترین فیلم های کمدی سیاه با طعنهآمیزی و گزندگی قادرند مخاطب را به چالش بکشند و او را به فکر وادارند؛ بااینحال، درکنار این ویژگیها، میتوانند بسیار خندهدار و تأملبرانگیز باشند. این آثار به ما اجازه میدهند که به تاریکیها و پوچیهای زندگی بخندیم و با آنها روبهرو شویم و یادآوری میکنند که حتی در تاریکترین لحظات هم میتوان لحظات طنز و زیبایی پیدا کرد.
گرچه کمدی سیاه بهطور قطع ژانری نیست که همه به آن علاقهمند باشند، اما بیشک ژانری مهم و ارزشمند است که به ما امکان میدهد از زوایای جدیدی به جهان بنگریم و درباره ماهیت انسان، جامعه و شرایط زندگی خود تامل کنیم. نظر شما درباره بهترین فیلم های کمدی سیاه چیست؟ فیلم مورد علاقه خود را معرفی کنید و به ما بگویید که کدام یک از این فیلمها بیشترین تاثیر را روی شما داشته است. منتظر نظرات شما هستیم!