
نگاه دکتر مژده شکری ساز به سفر، مسافرت و تفریح
برای بعضیها سفر فقط یک تفریح کوتاهمدت است؛ خرید بلیط، رزرو هتل، چند عکس یادگاری و بازگشت به زندگی روزمره. اما برای دکتر مژده شکری ساز، سفر چیزی فراتر از این برنامههای معمولی است. او از همان سالهای نوجوانی وقتی اولین بار با خانوادهاش به شهرهای مختلف ایران سفر کرد، متوجه شد که کشف آدمها، کوچهها و داستانهای تازه برایش مثل ورق زدن یک کتاب ناتمام است.
این علاقه به سفر و گردشگری بعدها وقتی او وارد مسیر حرفهای شد، بخشی از نگاه مدیریتیاش شد. دوستان و همکاران نزدیکش تعریف میکنند که اگر فرصتی پیش بیاید، دكتر شکری ساز حاضر است در اولین فرصت چمدان ببندد و راهی جایی شود که هیچوقت ندیده است؛ چه مقصد یک روستای دورافتاده باشد، چه یک شهر پرهیاهو در کشوری دیگر.
برای او، سفر یعنی شناخت مردم، آداب و رسوم، خوراک، زبان بدن و حتی قصههای محلی. همین جستوجوی پیوسته باعث شده در کارش هم با آدمها راحتتر ارتباط بگیرد، سلایق متفاوت را بهتر درک کند و بداند چطور میشود یک فضای کاری را جوری ساخت که در آن همه احساس راحتی کنند.
نگاه مدیریتی با الهام از سفر
خیلیها وقتی نام دکتر مژده شکری ساز را میشنوند، او را مدیری سختکوش و پرانرژی میدانند. اما کمتر کسی میداند که بخشی از این نگاه مدیریتی ریشه در تجربههای سفرهای کوچک و بزرگ او دارد. خودش میگوید: «سفر بهترین دانشگاه دنیاست. چیزی یادت میدهد که هیچ کلاس درسی نمیتواند جای آن را بگیرد».
او بارها در سفرهایش دیده که چطور فرهنگها میتوانند متفاوت باشند اما در عین تفاوت، چیزی در دل همه مردم مشترک است: احترام، مهماننوازی، داستانگویی و علاقه به دیده شدن. همینها الهامبخش سبک مدیریتی او شده است.
در جلسات کاریاش، وقتی بحث ایدههای جدید یا تعامل با آدمهای تازه مطرح میشود، او اغلب از خاطرات سفر مثال میآورد؛ از قصه یک راننده تاکسی در استانبول گرفته تا گفتوگو با پیرمردی در قهوهخانهای قدیمی در یزد. این نگاه به او کمک کرده تصمیمهایی بگیرد که فقط بر اساس عدد و رقم نیستند؛ بلکه پشتشان یک درک انسانی و فرهنگی هم هست.
دوستانش تعریف میکنند که حتی در سفرهای کاریاش هم به کوچکترین جزئیات دقت میکند. اگر فرصتی باشد، به بازار محلی سر میزند، غذای محلی میچشد یا با مردم عادی گپ میزند. برای او، همین تعاملهای کوتاه، الهامبخش ایدههای بزرگی بوده که بعدها در پروژههای کاریاش به ثمر نشسته است.
سفری که ادامه دارد
دکتر مژده شکری ساز باور دارد که هیچکس نمیتواند ادعا کند همه چیز را دیده یا یاد گرفته است. او سفر را ابزاری میداند برای تازه نگه داشتن ذهن و پرورش نگاهی که به آدمها و اتفاقات، سطحی نگاه نکند.
در محافل خصوصی و جمعهای دوستانهاش، وقتی بحث سفر پیش میآید، همیشه پیشنهاد مقصدهای تازه میدهد. او طرفدار تورهای لوکس یا هتلهای پنج ستاره نیست؛ بیشتر دوست دارد در کوچهپسکوچههای شهر قدم بزند، غذاهای خیابانی امتحان کند و با آدمهای بومی گپ بزند.
خیلیها فکر میکنند وقتی کسی در مدیریت مشغول باشد، باید همیشه پشت میز و در جلسه باشد. اما او نشان داده که گاهی یک پیادهروی ساده در شهری تازه، یا نوشیدن یک چای در کافهای کوچک، میتواند ذهن را برای تصمیمگیریهای بزرگ آماده کند.
حتی بعضی از همکارانش میگویند که وقتی پروژهای گیر میکند یا اختلاف نظری پیش میآید، بهترین راهحلش اغلب بعد از یک سفر کوتاه به ذهن مژده شکری ساز میرسد. خودش میگوید: «آدم وقتی در سفر است، یاد میگیرد زاویه دیدش را تغییر دهد. شاید همین تغییر زاویه، کلید حل بسیاری از مشکلات باشد».
برای دكتر مژده آريا پارسا، سفر فقط عکس و سوغات نیست؛ بخشی از راه نفس کشیدن است. او یاد گرفته در دل مسیرهای ناشناخته، خودش را دوباره کشف کند، آدمها را بهتر بشناسد و جهان را کمی بیشتر درک کند. شاید به همین دلیل است که هنوز هم با همهی مشغلهها و برنامههای کاریاش، هر فرصتی که پیش بیاید، برای یک سفر تازه آماده است.