انیمیشن “رنگو” داستان زندگی یک آفتابپرست (بزمجه) خانگی را روایت میکند که با بحران هویتی مواجه میشود. این فیلم که همزمان دارای عناصر وسترن و کمدی است، با نمایش آفتابپرست درون یک آکواریوم آغاز میشود؛ اما هنگامی که به طور اتفاقی از آکواریوم خارج میشود، وارد یک دنیای متفاوت میشود. او بهطور ناگهانی از یک اتومبیل به صحرای خشک، بیآب و بیعلف پرت میشود.
مدتی نمیگذرد که او خود را در نقش کلانتر در شهر جدید میبیند. رنگو که حالا یک کلانتر است در اثر تحقیقات خود متوجه میشود که خشکسالی که در شهر اتفاق افتاده، ناشی از عوامل طبیعی نیست؛ بلکه به صورت مصنوعی به مردم شهر تحمیل شده است. حال او قرار است با کمک یک گروه از ساکنان شهر این مشکل را برطرف کند.