خطرناک ترین جنگجویان وایکینگ ها – Vikings (10 نفر از بی رحم ترین وایکینگ های تاریخ)
خطرناک ترین جنگجویان وایکینگ چه کسانی بودهاند؟ سوالی که پس از دیدن آن کنجکاوی زیادی را برایتان ایجاد میکند. همانطور که میدانید وایکینگها یکی از جالبترین قبایلی هستند که در زمین سکونت داشتهاند و در ویدو ما قصد داریم اطلاعات بیشتری در مورد آنها به شما ارائه دهیم.
اگر مقاله 10 حقیقت جالب راجب وایکینگ ها را مطالعه کرده باشید میدانید که حدود 1300 سال پیش، وایکینگها از قدرتهای جالبی برخوردار بودهاند و قوانین بسیار پیشرفتهای را در جامعه خود داشتند.
حال در این مقاله قصد داریم 10 تا از خطرناک ترین جنگجویان وایکینگ را به شما عزیزان معرفی کنیم; در نظر داشته باشید که این افراد صرفا جنگجویان بزرگ و بیرحم هستند و با بزرگترین رهبران وایکینگ تفاوت دارند.
10- اریک تبرخونین (Eric Bloodaxe)
یکی از برجستهترین جنگجویان وایکینگ اریک بوده است. در سن دوازده سالگی تمام خصوصیات یک وایکینگ در اریک شکل گرفت و از همان سنین پایین تاخت و تاز و کشتار خود را شروع کرد.
پدر اریک پادشاه نروژ بود و پسران زیادی داشت. بنابراین موانع زیادی برای جاه طلبیهای اریک وجود داشتند. اریک با به قتل رساندن برادران خود کار را راحت کرد و سپس لقب “Bloodaxe – خونین تبر” را برای خود ایجاد کرد. یکی از برادران اریک زنده ماند و توانست با وصف نهادن قوانین، اریک را از نروژ اخراج کند.
پس از خارج شدن اریک از نروژ، یکی از پادشاهان شمالی به اریک پیشنهاد داد تا برای تاخت و تاز به نورسامبریا (پادشاهی انگلیس) بازگردد و پس از فتح نورسامبریا پادشاه آن مناطق شود. اما نورسامبریا کشوری بود که به شدت خواهان زیادی داشت و اختلافات زیادی در آن منطقه وجود داشت. نهایتا اریک در یکی از نبردهایی که در این منطقه ایجاد شده بود کشته شد.
9- فریدیس اریکسدوتیر (Freydis Eriksdottir)
فریدیس یکی از شاهزادگان وایکینگ، دختر اریک قرمز (یکی از بزرگترین رهبران وایکینگ) و خواهر ناتنی لیف اریکسون بوده است.
او از شجاع ترین زنان وایکینگ به شمار میرود; درواقع فریدیس، لقب و منصب خود را پس از دنبال کردن تعدادی از مهاجمین بومی، تنها با یک شمشیر در حالی که باردار بوده به دست آورده.
فریدیس از جمله کسانی بود که به سرزمین واینلند (Vineland) مهاجرت کرد. او و همسرش رهبری چهارُمین گروه از مهاجران این سرزمین را به عهده داشت. در واینلند جاه طلبیهای فریدیس شروع شد و او تصمیم گرفت شرکا و رقبای خود را از میان بردارد.
فریدیس به دروغ به همسر خود گفت که شرکای آنها قصد جانشان را دارند و برنامه ریزیهایی مبنی بر قتل رساندن خانوادهشان انجام میدهند. فریدیس همسرش را تهدید کرد که اگر آنها را مجازات نکند (قتل) از او طلاق میگیرد. سپس همسر فریدیس مردان رقیب را کشت، اما فریدیس که زنان و کودکان آنها را تهدید میدانست، خود دست به کار شد و آنها را به قتل رساند. پس از این اتفاقات همسر فریدیس متوجه شد که فریب خورده و فریدیس به او دروغ گفته، اما چون همسرش یک شاهزاده و خواهر ناتنی لِیف بود، نتوانست کاری کند و نهایتا فریدیس با چندین قتل فراری شد.
8- سوئین فوربارد (Sweyn Forkbeard)
از دیگر جنگجویان بزرگ وایکینگ میتوان سوئین فوربارد را نام برد، کسی که درسال 987 علیه پدر خود قیام کرد و اورا به قتل رساند و پادشاه دانمارک شد. در فرهنگ وایکینگها این امر که پادشاهشان مهاجم و غارتگر بزرگی باشد بسیار مرسوم بود و سوئین از 5 سال قبل یعنی سال 982 برنامه چنین روزی را کشیده بود، او در سال 982 بارها و بارها انگلیس را مورد تهاجم و تجاوز قرار داده بود و شهرت مورد نیاز برای اهدافش را کسب کرده بود.
در سال 1000، نظر سوئین به نروژ جلب شد و طی نبردهای زیادی توانست پادشاه نروژ را به قتل برساند و آن کشور را با متحدین خود تقسیم کرد; این اتفاق درحالی رخ داد که پادشاه انگلیس دستور قتل عام بیگانگان (وایکینگها) را در روز مقدس سنت بریس صادر کرده بود.
یکی از وایکینگهایی که در روز سنت بریس کشته شدند خواهر سوئین بود و این موجب شده بود که سوئین خشمگینتر از هر زمانی باشد. بنابراین به انگلیس تاخت و آنجا را به آتش کشید و انگلیس را به قتلگاه تبدیل کرد. سوئین تا زمان مرگش از این حمله دست نکشید و انتقام جان خواهرش را گرفت.
7- هارالد هاردرادا (Harald Hardrada)
چهارمین نفر از لیست 10 نفرهی بزرگترین جنگجویان وایکینگ، هارالد سیگوردسون است. هارالد هنگامی که تنها 15 سال داشت، در سال 1030 به منظور پشتیبانی و حمایت از برادر ناتنی خود که پادشاه نروژ هم بود به میدان جنگ رفت، اما این جنگ با شکست هارالد و یارانش پایان خورد، نهایتا هارالد فراری شد و 15 سال دیگر از عمرش را قسطنطنیه زندگی کرد. او موفق شده بود در این هنگام تبدیل به رهبر نگهبانان امپراطور بیزانس شود.
نهایتا در سال 1046، هارالد توانست به نروژ برگردد و انتقام نبرد 15 سال پیش را بگیرد، هارالد با بازپس گیری تاج و تخت توانست لقت “هاردرادا- Hardrada” یا “Hard Ruler (حاکم سخت)” را به دست آورد. این لقب به خاطر حکومت سخت گیرانه و جنگهای متداوم برای هارالد رقم خورد.
در زمان حکومت هارالد، پادشاه انگلیس درگذشت و هارالد ادعای حکومت بر این سرزمین را داشت، به همین منظور 300 کشتی به همراه جنگجویان بزرگ با خود به انگلیس و جنگ با “ویلیام فاتح” برد و موفق شد طی چند مرحله مقدار زیادی از انگلیس را اشغال کند.
نهایتا در جنگی که در اسمتفورد بریج رخ داد، یکی از نیروها با استفاده از تیر و کمان هارالد را به قتل رساند و دوران این پادشاه تمام شد.
6- بیورن آیرونساید (Bjorn Ironside)
از دیگر جنجگویان ترسناک وایکینگ میتوانیم بیورن آیرونساید را نام ببریم. اگر سریال وایکینگز را تماشا کرده باشید با شخصیت بیورن آشنایی کامل دارید. او پسر ارشد راگنار لاثبروک، یکی از جنگجویان و رهبران بزرگ وایکینگها است و افتخارات زیادی را در دوران خود کسب کرده.
بیورن بیشتر عمر خود را صرف حمله و تاخت و تاز کرد. ناوگان آهنی بیورن به سواحل فرانسه، اسپانیا، سیسیل، شمال آفریقا و ایتالیا هجوم بردهاند و یکی از جالبترین فتوحات او در یکی از شهرهای ایتالیا رقم خورده.
ناوگان بیورن در شکستن دیوارهای یکی از شهرهای ایتالیا ناکام مانده بود; بنابراین بیورن خود را به حالت مردگان در میآورد و از روحانیون این شهر میخواهد که اورا همانند آیین مسیحیان در زمینهای ایتالیا دفن کنند. هنگامی که تابوت بدون محافظ بیورن به کلیسای درون شهر برده میشود بیون از تابوت بیرون میآید و پادشاه را گروگان میگیرد، او پادشاه را تا دروازه شهر میکشاند و دروازه را برای یاران خود باز میکند و سپس شهر مورد تاخت و تاز وایکینگها قرار میگیرد.
در سریال وایکینگز دیدیم که این حقه توسط راگنار، در کشور فرانسه پیاده شد، اما واقعیت امر این است که بیورن این حقه را در یکی از فتوحاتش به کار برد.
آخرین حمله بیورن در تنگهی جبل الطارق اتفاق افتاد، جایی که 40 کشتی از ناوگانش را از دست داد و سپس تصمیم به بازنشسته شدن گرفت. بیورن به اسکاندیناوی بازگشت و با ثروت کلانی که توی سالها تاخت و تازش به دست آورده بود زندگیاش را ادامه داد.
5- گونار هموندارسون (Gunnar Hamundarson)
یکی دیگر از جنگجویان بزرگ وایکینگ، گونار هموندارسون است. کسی که میتوانست با 2 دست خود شمشیرزنی کند و سرعت او به حدی بالا بود که گفته میشود هنگامی که شمشیر میزد انگار 3 نفر دارند شمشیرشان را فرود میاورند. چابکی و زبدگی گونار به حدی بود که میتوانست با تجهیزات کامل جنگی بیشتر از ارتفاع خود بپرد. گونار در جنگهای بسیار زیادی شرکت کرد و جایگاه خوبی میان وایکینگها به دست آورد.
نهایتا هنگامی که 2 مرد جنگجو از یک خانواده را به قتل رسانده بود تصمیم گرفت در خانه آنها و بالای جنازه آنها استراحت کند و قدرت نمایی کند. این کار موجب شد تا قبیله آن 2 مرد که گونار به قتل رسانده بود سر برسند و طی نبردی سخت گونار را از پا در بیاورند.
4- اریک سرخ (Erik the Red)
یکی دیگر از جنگجویان بزرگ و ترسناک وایکینگ، اریک قرمز یا اریک سرخ بوده است. او علاوه بر قابلیت جنگندگیاش، از مهمترین رهبران وایکینگ به حساب میآمد.
او از بی رحم ترین وایکینگ های تاریخ بود که کشتن برایش یک امر عادی و پیش پا افتاده بود. اریک پس از نخستین باری که به جرم قتل از نروژ تبعید شد، شروع به حرکت به سمت سرزمینهای دیگر اسکاندیناوی کرد، اما باری دیگر مرتکب قتل شد و باری دیگر تبعید شد. سپس به ایسلند مهاجرت کرد، اما در ایسلند نیز به جرم کشتن 3 نفر اخراج شد.
واضح بود که پادشاهان نمیتوانستند اریک را رام کنند و فکر کشتن را از سر او بیرون کنند. اریک تصمیم گرفت تا تبعید خود را با قایق رانی سپری کند. او به غرب قایقرانی کرد و موفق شد گرینلند “Greenland” را پیدا کند. پس از بازگشتش به ایسلند، موفق شد 500 مرد و زن را متقاعد کند تا در سفر به سرزمین جدیدی که پیدا کرده بود اورا همراهی کنند. اریک با 25 کشتی کاوش خود را شروع کرد، اما تنها 14 کشتی سالم به مقصد رسیدند.
اریک پادشاهی خود را در گرینلند آغاز کرد و در آنجا صاحب یک دختر (فریدیس: نفر 8 اُم لیست) و 3 پسر شد که از مشهورترین پسران او لیف اریکسون بود. زندگی اریک به عنوان پادشاه سرزمین سبز یا همان گرینلند تمام شد و تاج و تختش را به پسران خود سپرد.
3- راگنار لاثبروک (Ragnar Lothbrok)
شاید رگنار نزد ما محبوبترین وایکینگ باشد. چرا که در سریال تماشایی شبکه هیستوری “وایکینگز” زندگیاش را دیدهایم و ارتباط خیلی نزدیکی با او برقرار کردهایم.
میتوان گفت سریال وایکینگ تا حدود زیادی زندگی راگنار را طبیعی نشان داده، اما برخی از قابلیتهایی که در سریال شاهد بودیم اقرار بوده و صرفا جهت حذب مخاطب بوده. به هرحال راگنار یکی از بزرگترین و جاه طلبترین رهبران و جنگجویان وایکینگ بوده که حملات زیادی را رهبری کرده است. نام راگنار برای مسیحیان انگلستان یک کابوس بود و شهرت و آوازه او کم کم به کشورهای دیگر کشیده شد. بنابراین غارت و تاخت و تاز برای او کار بسیار سادهای بود، هنگامی که کشتیهای او پهلو میگرفتند پادشاهان اورا به قصر دعوت میکردند و طی ضیافتی پرشور، پیشنهادهای کلانی به او میدادند و او بدون آنکه درگیر نبرد شود ثروت خود را به دست میآورد.
راگنار در سن 15 سالگی برای به دست آوردن دل یک وایکینگ زن، یک پالتو از پوست مارهای سمی درست کرد و آن را هدیه داد. یورش و غارتگری راگنار از همان دوران نوجوانی شروع شد و در سنین پایین در جنگهای بسیار زیادی حضور پیدا کرد.
نهایتا راگنار در آخرین حملهاش به انگلستان اسیر شد و همانند چیزی که در سریال دیدیم در یک قفس پر از مارهای سمی انداخته شد و از بین رفت.
2- آیوار بی استخوان (Ivar the Boneless)
نفر دوم لیست خطرناک ترین جنگجویان وایکینگ آیوار بون لس است که از بزرگترین جنگجویان وایکینگ شناخته میشود. البته او را هم به خاطر حضور در سریال وایکینگها میشناسیم و پیش آشنایی با او داریم.
آیوار به خاطر شرایطی که با آن متولد شده بود یک کودک استثنایی نام گرفت. زمان به دنیا آمدنش راگنار قصد داشت که اورا در جنگل رها کند. همانطور که در مقالهی 10 حقیقت جالب در مورد وایکینگها به آن اشاره کردیم، وایکینگها کودکانی که با معلولیت به دنیا میآمدند را در جنگل رها میکردند و یا آنها را به دریا میفرستادند تا از بین بروند. چراکه یکی از معیارهای وایکینگها توانایی مبارزه و چابکی بود و کودکان معلول نمیتوانستند در این زمینه پیشرفت کنند.
به هرحال آیوار توسط مادرش نجات پیدا کرد، اما فرزند محبوب راگنار نبود و توجه زیادی به او نمیشد. سالها بعد، هنگامی که آیوار بزرگ شد مهارتهایش به طرز خارقالعادهای افزایش یافت و توانست با برادران خود به جنگ برود. او توسط فردی حمل میشد و در میدان نبرد با مهارت تیراندازی خود تعداد زیادی از دشمنانش را میکشت.
پس از تاخت و تازهای زیادی که آیوار داشت، در سال 856 تاج و تخت پادشاهی دابلین را تصاحب کرد و درسال 865، به همراه برادر بزرگ خود بیورن، ناوگان بزرگی را جمع کرد و به منظور خونخواهی و انتقام پدرش راگنار به نورسامبریا یورش برد.
آنها پس از در دست گرفتن شهر یورک به سمت قصر کینگ الا حرکت کردند، کینگ الا کسی بود که پدرشان را کشته بود و اورا قصاص کرده بود. بنابراین آیوار مطمئن شد که مرگ دردناکی داشته باشد. به همین منظور از روش سنتی “عقاب خونین” استفاده کرد. اگر سریال را تماشا کرده باشید این سکانس و این شیوهی دردناک مرگ را میشناسید. پس از کینگ الا، نوبت به شرق انگلستان و آنگلیا رسید. وایکینگهای خشمگین تمام انگلستان را تصرف کردند و سپس آیوار به دابلین بازگشت و ادامهی روزهای عمر خود را در آرامش و تاج و تخت پادشاهی سپری کرد.
1- اِگیل اسکالاگریمسون (Egil Skallagrimson)
و اما بزرگترین و از خطرناک ترین جنگجویان وایکینگ که در کتابهای زیادی از او به عنوان “بزرگترین جنگجوی وایکینگ” یاد شده. اگیل اسکالاگریمسون که یک شاعر جنگجو بود.
اگیل نخستین شعر خود را در 3 سالگی نوشت و چند سال بعد، یعنی در سن هفت سالگی نخستین قتل خود را انجام داد. اگیل با نوشتن شعر و کشتارهای زیادی بزرگ شد و این امر تاجایی ادامه پیدا کرد که پادشاه نروژ اورا یک تهدید حساب کرد و اورا مجبور کرد که از نروژ خارج شود.
اخراج شدن اگیل از نروژ به او کمک کرد تا تبدیل به غارتگری حرفهای شود. او به همراه یازده مرد دیگر به تاخت و تاز میرفت و با استفاده از دندانهای خود گلوی دشمنانش را میبرید و چشمانشان را بیرون میآورد.
اگیل نهایتا پس از یورشهای فراوان، خود را بازنشسته کرد و بعد از به قتل رساندن بردهای که به او کمک کرده بود گنجهایش را دفن کند، در آرامش زندگی کرد و در گذشت.
بیشتر بخوانید:
بسیار بسیار بسیار سپاسگذارم .
یک مورد اشتباه باعث شد نسبت به موارد دیگه هم شک کنم.بر اساس تاریخ ایوار فرزنده اوله نه بیورن.ولی در کل ممنون
آخه ابله آیوار جنگجو تر از بیرونه ؟؟
تو تاریخ واقعی اسکاندیناوی بله همینطور بوده xD
ولی خوب توی سریال بیورن خیلی قویتره xD
سریال خیلی تحریف ایجاد کرده، داستان یه جورایی نوشته شده که بتونه مخاطب رو جذب کنه.
منم همینو میگم …هیج مدرکی وجود نداره ک ایوار خطرناکتر از بیورن باشع …شعرت بیورن از رگنار هم بالاتره
بیرون نه داش😑😂بیورن
وایکینگ ها عاااالی بودن مخصوصاً راگنار و پسرانش بیورن،اوبه،هیتسرگ،سیگورد و ایوار که بیرحم ترینشون بود و خود راگنار بهش گفت بی رحم باشه و توی زندگی نامه ی بیورن یه چیز دیگه هم هست که بیورن به همراه چند تا از برادرانش
اوبه و هیتسرک و لشکریانشون به سمت کتگات حمله کردن چون بیورن فک میکرد کتگات مال خودشه برای همیت به کتگات حمله کردن تا از چنگ ایوار درش بیارن و موفق هم شدن بنابرین ایوار از جاده راه ابریشم فرار کرد و به سمت روسیه رفت و مسیحی شد
سلام امیرجان. بله بیورن و آیوار و راگنار از بزرگترین فاتحان و جنگجویان وایکینگ بودن. اما تاریخشون یه مقدار با چیزی که توی سریال وایکینگز نشون داده شد متفاوته.
مثل داستانای تاریخی خودمونه تقریبا که ضد و نقیض زیاد وجود داره. اما خوب بیورن و راگنار و آیوار تقریبا توی تمامی اسناد تاریخی اسکاندیناوی از رهبران و جنگجویان بزرگ بودن.
داداش سریال رو تعریف میکنی؟ داستان سریال برداشت آزاد از افسانه ها و کتاب های تاریخی و اشعار و.. هستش و لزوما مطابق با تاریخ نیست
جالب بود
معلومه اون زمان مردم کشورهای اسکاندیناوی خیلی وحشی ودورازتمدن بودن،باوضعیت امروز اونهابه کل متفاوت بوده
در واقع برخی از رسوماتشون نشون میده که تمدن پیشرفتهای داشتن و این چیزی که ما ازشون میبینیم نبوده واقعا.
پیشنهاد میکنم این مقاله رو مطالعه فرمایید.
https://vido.ir/10-surprising-facts-about-the-vikings
حقایق جالبی در مورد وایکینگهاست
خیلی ممنون