پایان شوگان چگونه رقم خورد ؛ آیا توراناگا مدعی پیروزی است؟
سریال کوتاه شوگان علیرغم عمر کوتاه اما درخشانش، به پایان رسید. قسمت دهم و آخر، با عنوان «رویایی در رویای دیگر» شاهد نبرد حماسی مورد انتظار نیستیم و داستان به سراغ هدف نهایی ارباب Yoshii Toranaga (با بازی هیرویوکی سانادا) که تبدیل شدن به شوگان است، میرود.
با وجود انتظار مخاطبان برای یک نبرد نهایی، این مینی سریال خارجی محبوب همهچیز را به طرز ماهرانهای جمعبندی میکند و بعید است بینندگان از این پایان ناامید شوند. قسمت پایانی مستقیما از جایی که قسمت قبلی، «آسمان سرخ»، روایت را رها کرد آغاز میشود و خلاف انتظار مخاطبان، نهتنها در جبهه نظامی، بلکه در ابعاد دیگری نیز غافلگیرکننده ظاهر میشود.
درباره هنرپیشگان این سریال خارجی پرطرفدار میتوانید در مقاله بیوگرافی بازیگران شوگان بیشتر بدانید.
مرگ Mariko همه را در مقابل Ishido قرار داد
قسمت نهم سریال با مرگ ماریكو (با بازی آنا ساوای) هنگام دفع حمله گروهی از شینوبیهایی که با دستور یابوشیگه (با بازی تادانوبو آسانو) و به فرمان ایشیدو (با بازی تاکهیرو هیرا) وارد اوساکا شده بودند، به پایان میرسد. این اتفاق شوکی بزرگ برای همه حاضرین است.
یابوشیگه قسم میخورد که قصد شینوبیها از ابتدا کشتن ماریكو نبوده و تنها هدف آنها دستگیری او بوده است. از سوی دیگر، همسران توراناگا که در اوساکا گروگان گرفته شده بودند، علیه ایشیدو شورش میکنند و در نهایت آزاد میشوند. باوجود تمایل ایشیدو برای حمله سریع به توراناگا، شورا خواهان برگزاری مراسم تدفین و بزرگداشت باشکوهی برای ماریكو هستند و Ochiba no Kata (با بازی فومی نیکایدو) نیز از این درخواست حمایت میکند.
همانطور که تاراناگا بعداً به یابوشیگه توضیح میدهد، استراتژی «آسمان سرخ» از همان ابتدا حولمحور ماریکو میچرخیده است و به طرز فوقالعادهای به ثمر مینشیند. توراناگا با تظاهر به تسلیم شدن و فرستادن ماریکو به اوساکا، امیدوار بود که ائتلاف ایشیدا با دیگر نایبالسلطنهها و همچنین با اوچیبا را بیثبات کند. حضور دو لرد مسیحی در شورا به ماریكو که خود نیز یک کاتولیک بود، اهرمی برای اعمال نفوذ بر آنها میداد.
حضور ماریكو و چالشی که او با شعرش مطرح میکند، باعث میشود اچیا موقعیت خود را دوباره ارزیابی کند، بهویژه پس از اینکه توطئه ایشیدو برای ربودن ماریكو در نهایت به مرگ او منجر میشود. باوجوداینکه اوچیبا و ماریكو در طول سالها از هم دور شده بودند، اوچیبا هنوز احترام زیادی برای ماریكو قائل بود.
بههمیندلیل شعری را که در قسمت ۹ شروع کرده بودند، تکمیل میکند و در نامهای مخفیانه به تاراناگا قول میدهد که در زمان نبرد، ارتش ولیعهد را از میدان جنگ دور نگه دارد. با این اقدام، استراتژی «آسمان سرخ» بدون نیاز به نبرد با موفقیت به پایان میرسد.
مرگ ماریكو در اوزاکا، اتفاقی غیرمنتظره بود که توراناگا لزوماً آن را پیشبینی نمیکرد. بااینحال، باتوجهبه اظهارات و اقدامات ماریكو در طول فصل، میتوان احتمال وقوع چنین حادثهای را تا حدودی متصور شد.
او به همراه توراناگا با کلیسا معاملهای میکند تا از Blackthorne محافظت کنند و او را به همراه سایر همراهان تورانگا به آجيرو بازگردانند، همانطور که پدر مارتین در جنگل توضیح میدهد. کلیسا با وجود منافع خود، نمیتوانست در این درگیری دخالت یا طرفی را بگیرد، اما بلکتورن بهعنوان یک پروتستان، تهدیدی برای کاتولیکها به حساب میآمد.
بلکثورن مسیر خود را در قسمت آخر Shōgun انتخاب می کند
فینال سریال تاریخی شوگان مسیر خاص خود را برای بلکتورن رقم میزند. قسمت اول با تصویری از بلکتورن پیر و ضعیف آغاز میشود که روی تختخواب در انگلستان درحال جان دادن است و صلیب ماریكو را در دست دارد. نوههای او درحالیکه به کاتانای او نگاه میکنند، از او میپرسند که آیا واقعاً با «وحشیها» جنگیده است؟ این صحنه درطول اپیزود چندینبار تکرار میشود؛ اما فلشفوروارد نیست. در عوض، این تصویری از آیندهای است که بلکتورن برای خود تصور میکند و با پیشرفت اپیزود و تغییر تصمیماتش، به تدریج از بین میرود.
وقتی بلکتورن به آجيرو برمیگردد، با صحنهای هولناک روبهرو میشود. کشتی او «اراسموس»، آتشزده شده و در حال غرق شدن در بندر است. درهمینحال، تورانگا مشغول غارت دهکده به دنبال مسیحیانی است که عامل نابودی کشتی بودهاند.
بااینحال، بلکثورن متوجه میشود که این بخشی از معامله ماریكو با کلیسا برای نجات او است و از توراناگا التماس میکند تا غارت را متوقف کند و حتی حاضر است جان خود را در ازای نجات مردم روستا فدا کند.
در این لحظه، او کاملاً از تصویری که از آیندهاش داشت، جدا میشود و درست زمانیکه میخواهد به نشانه اعتراض به مجازات روستا سپوکو (خودکشی آیینی) انجام دهد، توسط تاراناگا متوقف میشود. بعداً در گفتوگو با یابوشیگه، تاراناگا فاش میکند که او کسی بوده که کشتی بلکتورن را سوزانده است. توراناگا اکنون که از خواستههای بلکتورن برای زندگیاش مطمئن شده است به او دستور میدهد تا کشتی اراسموس را بازسازی کند و همچنین ناوگانی از کشتیهای جدید بسازد.
تنها موضوع باقیمانده برای بلکتورن، نجات معشوقه سابق خود اوسامی فوجی است. تورانگا در ابتدای سریال، پس از اینکه اوسامی فوجی شوهر و فرزند خردسالش را از دست داد، او را به همسری خود درآورد. حالا دیگر دوران خدمت او به پایان رسیده است. بلکتورن سعی میکند او را برای ماندن متقاعد کند، اما اوسامی مصمم است که به صومعه برود و راهبه شود. بلکتورن هم با گرمی او را «بهترین راهبه» خطاب میکند.
بلکتورن بهعنوان هدیه خداحافظی، او را با قایق به دریا میبرد تا خاکستر شوهر و پسرش را در آب پخش کند. به گفته او، بهاینترتیب آنها «برای همیشه» با دریا به یکدیگر متصل هستند. در عوض، فوجی به او کمک میکند تا از صلیب ماریکو جدا شود و بدین ترتیب، او را برای پذیرش زندگی جدیدش آماده میکند.
بلکتورن با جدیت تمام، رهبری بیرون کشیدن کشتیاش، «اراسموس»، از آب و شروع ساخت یک ناوگان جدید را بر عهده میگیرد و حتی بونتارو همسر ماریکو، نیز به او کمک میکند. پس از اینکه همه با تلاش فراوان اراسموس را به ساحل میرسانند، نفسی تازه میکشند. بلکثورن درحالیکه به تارانگا که از دور او را تماشا میکند، لبخند میزند و به آیندهای پیروزمندانه میاندیشد. هرچند نبردی در پیش است؛ اما جنگ از قبل به نفع آنها رقم خورده است.
توراناگا بدون جنگیدن در یک نبرد در فینال شوگان پیروز می شود
یکی از بزترین حسرتهای یابوشیگه، درک نکردنِ حقیقتِ نقشه ارباب تورانوگاست. این سوءتفاهم منجربه خیانت یابوشیگه و جاسوسی او برای ایشیدو علیه اربابش میشود. اکنون، تورانوگا دیگر نمیتواند به او اجازه دهد زنده بماند. در صحنهای تأثیرگذار، پیش از خودکشی آیینی یابوشیگه (سپکوکو)، این دو دوست قدیمی باهم گفتوگو میکنند. تورانوگا در این گفتوگو فاش میکند که او «باد را کنترل نمیکند» بلکه فقط آن را پیشبینی میکند.
برای برآورده کردن میل همیشگی یابوشیگه به دانستن هدف نهایی، تورانوگا استراتژی خود بهنام «آسمان سرخ» را توضیح میدهد. این استراتژی شامل فرستادن ماریکو به اوساکا برای جهتدهی به شورا به منظور مقابله با ایشیدو بوده است. تورانوگا میداند که صرفنظر از اتفاقات اوساکا، رویارویی با ایشیدو در میدان جنگ Sekigahara اجتنابناپذیر است.
احتمالا مرگ ماریکو در اوساکا خارج از انتظار تورانگا بود، اما او موفقيت ماریکو در ماموریتش را به فال نیک میگیرد و همین به او اطمینان پیروزی میدهد، به خصوص باتوجهبه اینکه اوچيبا قول داده تا ارتش ولیعهد را به جنگ نفرستد. حالا که ایشیدا تنها مانده است، شورا او را بهعنوان تهدیدی برای صلح کنار خواهد زد.
سرانجام، رویای تورانوگا برای پایان دادن به جنگهای چندین ساله ژاپن محقق میشود. او به جای اوساکا، صلح را از جایگاه خود در ادو برقرار خواهد کرد. یابوشیگه متوجه میشود که این یعنی تورانگارا بهعنوان شوگون حکومت خواهد کرد؛ اما تونگارا توضیح بیشتری نمیدهد، زیرا زمان مرگ یابوشیگه فرا رسیده است. با فداکاریهای همگان، از جمله یابوشیگه، تونگارا به طور رسمی، هم اکنون شوگون است.