معرفی 7 تا از کم قدرت ترین شخصیت های فصل دوم سریال خاندان اژدها
با نزدیک شدن به «رقص اژدها» در سریال «خاندان اژدها»، بازیگران این مجموعه به دو گروه تقسیم میشوند. در این مقاله، به معرفی شخصیتهای کمنفوذتر در فصل دوم میپردازیم.
درگیریهای فصل اول House of the Dragon منجربه وقوع یک جنگ داخلی در وستروس شده است. بدینترتیب، قدرت و تأثیرگذاری شخصیتها در هر دو طرفِ این نبرد، اهمیت بهسزایی پیدا میکند.
بهطور معمول، شخصیتهای قدرتمند شامل سوارکاران اژدها و رهبران خاندانهای بزرگ هستند و شخصیتهای ضعیفتر مانند هِلينا و جِیسِریس با چالشهایی در حفظ اقتدار خود مواجهاند.
در فصل دوم، شاهد عدم تعادل قابلتوجهی در قدرت هستیم، بهگونهای که موقعیت برخی از شخصیتها بهطرز چشمگیری تضعیف شده است. همانطور که «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) ثابت کرد، در دنیای جورج آر. آر. مارتین، هیچکس در امان نیست و «خاندان اژدها» نیز تاکنون همین مسیر را دنبال کرده است.
تنها پس از ده قسمت، لیست بازیگران فصل دوم سریال پربیننده خارجی «خاندان اژدها» با حضور شخصیتهای جدید، تفاوتهای بسیاری با فصل اول پیدا کرده است. با تمرکز بر شخصیتهای معرفیشده در فصل اول، میتوان گفت کشمکش برای قدرت در وستروس به نفع برخی از آنها و به ضرر برخی دیگر رقم خورده است.
فصل اول «خاندان اژدها» با صحنهای به پایان رسید که در آن، وقوع یک جنگ داخلی بین خاندان تارگرین در وستروس اجتنابناپذیر بهنظر میرسید. بیعملی پادشاه ویسریس تارگرین، در کنار جاهطلبی افراد فرصتطلب برای بالا بردن جایگاه خود، به این درگیری دامن زد و با قتل پسر رینیرا تارگرین بهدست ایموند تارگرین، این جنگ به حمام خونی هولناک تبدیل شد.
در فصل دوم، آتش جنگ سراسر وستروس را فرا میگیرد و این سرزمین میان دو گروه «سیاه» و «سبز» که بهترتیب طرفدار رینیرا تارگرین و ایگان دوم تارگرین هستند، تقسیم میشود.
قدرتمندترین شخصیتهای فصل دوم عمدتا سوارکاران اژدها و رهبران خاندانهای بزرگ هستند. برای مثال، دیمون و ایموند تارگرین هر دو سوار بر عظیمترین و کارآزمودهترین اژدهای وستروس هستند که آنها را به مهرههای کلیدی تبدیل میکند. از طرف دیگر، کورلیس ولاریون و اتو هایتاور نفوذی بر ثروت عظیم و قدرت نظامی دارند. کمقدرتترین شخصیتها فاقد چنین مزایایی هستند یا در موقعیتهایی قرار دارند که آنها را در معرض تهدیدی جدی قرار میدهد.
رینیس تارگرین – Rhaenys Targaryen
- رینیس تارگرین سوارکار یک اژدهای قدرتمند است، اما نفوذ سیاسی مستقل او اندک است.
رینیس تارگارین که همچنین با لقب «ملکهای که هرگز بر تخت ننشست» شناخته میشود، یکی از شخصیتهای نسبتا قدرتمند است، اما معایبی هم دارد که باعث میشود از نظر امنیت، چندان در جایگاه خوبی قرار نگیرد. اگر با بررسی ویژگیهای مثبت او شروع کنیم باید گفت که رینیس سوار بر یکی از قدرتمندترین اژدهایان سریال «خاندان اژدها» یعنی ملیس است.
ملیس (Meleys) شاید به اندازه کاراکسس (Caraxes) یا وگار (Vhagar) تجربه نبرد نداشته باشد، اما همچنان تهدیدی جدی محسوب میشود که سرعت خیرهکنندهاش میتواند یک مزیت بزرگ برای آن باشد.
باوجوداینکه این عوامل مزایای قابلتوجهی را برای رینیس نسبتبه سایر شخصیتها به ارمغان میآورد، اما او قدرت چندانی از خود ندارد. لقب «ملکهای که هرگز بر تخت ننشست» برای بخش زیادی از زندگی، مانند سایهای بر سر رینیس بوده است که باعث کمبود روابط دیپلماتیک مؤثر او با هر دو طرف ماجرا شده است.
درواقع، در فصل اول شاهد آن بودیک که رینیس در غیاب کورلیس، با تمام توان بهعنوان حاکم موقت خاندان ولاریون عمل کرد. در فصل دوم، او عمدتا به عنوان یک سوارکار اژدها درکنار رینیرا خواهد بود و فرصتهای کمی برای نمایش اقتدار خود خواهد داشت.
در فصل دوم، او عمدتا بهعنوان سوارکار اژدها درکنار رینیرا خواهد کرد و فرصت کمی برای بهنمایش گذاشتن اقتدار خودش خواهد داشت.
آلیسنت هایتاور – Alicent Hightower
- آلیسنت در کنترلکردن پسرانش ناتوان است و نفوذ خود را از دست میدهد
آلیسنت هایتاور در موقعیتی مشابه رینیس تارگرین قرار دارد، چراکه هر دو آنها پیشتر بسیاری از مهرههای خود را چیدهاند. آلیسنت سالهاست که ملکه وستروس، مادر پادشاه ایگان دوم، مادر اِموند و دختر اتو هایتاور، دست راست پادشاه است. بااینحال، برخلافِ انتظارِ بسیاری، شخصیتِ آلیسنت به چهرهای قدرتطلب و حیلهگر مانندِ سرسی لنیستر تبدیل نشده است.
اول از همه، او از زمان بزرگشدن ایگان و ایموند برای کنترل آنها تلاش کرده است، و حالا که یکی پادشاه و دیگری یک جنگجوی قدرتمند است، تقریبا غیرممکن است که بتواند روی آنها تأثیر بگذارد.
دوم، احساس همدردی آلیسنت نسبتبه رینیرا میتواند باعث ایجاد شکاف بین او و جناحش شود، زیرا او مانند بسیاری از شخصیتهای جناح سبز، تشنه خون و انتقام نیست.
درنهایت، لحظهای از کتاب که در تریلر فصل دوم «خاندان اژدها»، از بهترین سریال های HBO، به آن اشاره شده است، آلیسنت را در آسیبپذیرترین وضعیت خود نشان میدهد.
کریستون کول – Criston Cole
- او یک رهبر نظامی و شوالیه است، اما رتبه پایین او جایگاه سیاسیاش را تنزل میدهد.
باوجود اینکه او با خودخواهی، جاهطلبی و تمام رفتارهایی که گارد سلطنتی مخالف آنهاست، به قدرت رسیده است، اما همچنان مهرهای بسیار ارزشمند برای جناح خود به شمار میرود. او مبارزی بسیار مورد احترام و فرمانده کل گارد پادشاهی است. نفرت او نسبتبه رینیرا تارگرین در فصل دوم نیز به نفعش عمل خواهد کرد، زیرا به او اجازه میدهد تا اعتماد ایگان دوم را جلب کند. پادشاه جدید فردی بیملاحظه و کینهتوز است و کول بههمین جنبه از شخصیت او نفوذ میکند.
بااینحال، کول معایبی هم دارد؛ اگرچه او جنگجویی ارزشمند است، اما تمام قدرت او از روابطش با دیگران نشأت میگیرد. کول مردی عامی است و نفوذ مستقیمی بر ارتشها یا قلمروها ندارد. او در بهترین حالت، یک محافظ شخصی است که در زمان جنگ قدرت نظامی بیشتری دریافت میکند. دستیابی به قدرت واقعی در وستروس دشوار است، زیرا این امر نیازمند نسلها زمینهسازی برای خاندانی است که به پادشاه سود برساند، چیزی که کول بهعنوان یک شوالیه نمیتواند انجام دهد.
کول فردی عامی است که نفوذ مستقیمی بر ارتش یا سرزمینها ندارد.
لاریس استرانگ – Larys Strong
- لاریس استرانگ چهرهای حیلهگر است، هرچند در حدواندازه Littlefinger نیست.
برخلاف کریستون کول که از موقعیت پیشآمده نهایت بهره را برد و به مهره ارزشمندی در جریان جنگ تبدیل خواهد شد، لاریس استرانگ بازیای بلندمدت برای تثبیت جایگاه خود در پیش دارد. در فصل اول شاهد به قتل رساندن پدر و برادر بزرگتر او توسط خودش بودیم که باعث شد به رهبر خاندان و مهرهای کلیدی برای جناح سبز تبدیل شود.
همانطور که با شخصیتهایی مانند پیتی بیلمیش (Littlefinger) در «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) دیدیم، توطئهچینان میتوانند در آشوب زمان جنگ پیشرفت کنند؛ اما لاریس، Petyr Baelish نیست؛ او منابع بسیار کمتری در اختیار دارد و در دسیسهچینی و فریبکاری آنچنان ماهر نیست.
در فصل دوم، لاريس استرانگ میتواند همچنان از پشت پرده دست به توطئهچینی بزند و تا زمانیکه به نفعش باشد، از جناح سبزی حمایت کند. بزرگترین و قدرتمندترین متحد لاريس، آليسينت هايتاور است و احتمالا در فصل دوم شاهد تلاشهای بیشتر او برای جلب نظر سبز خواهیم بود.
بهمحض شروع جنگ، با تصرف سریع هارنهال توسط دیمون تارگرین، لاريس بهسرعت قلمروهای خود را از دست خواهد داد. فصول بعدی ممکن است لاريس را در موقعیتهای بهتری نشان دهد، اما درحالحاضر او در جایگاه پایینتری قرار دارد.
جاكاریس ولاريون – Jacaerys Velaryon
- جاكاریس ولاريون یک اژدهاسوار است، اما او و اژدهایش هنوز جوان و کوچک هستند.
بسیاری در وستروس جکایرس ولاریون را وارث حقیقی تخت آهنین میدانند که به او قدرتی نسبی میبخشد. او پسر رینیرا تارگارین است، به این معنا که در صورت پیروزی مادرش در جنگ، او نهایتا به پادشاهی خواهد رسید. این چشمانداز باعث تقویت جاهطلبی او شده و میل به مبارزه برای جبهه خود را در او زنده کرده است، میل او چندان تفاوتی با اِموند در جبهه سبزها ندارد. همچنین، جکایرس یکی از اژدهاسواران رقص اژدهاست که به او برتری نظامی شخصی میبخشد.
با وجود همه این موارد، معایب جکایرس همچنان او را به یکی از شخصیتهای ضعیفتر داستان تبدیل میکند. او جاهطلب است، اما جوان و از نظر فیزیکی به اندازه جنگجویانی مثل اِموند قدرتمند نیست. قدرت او بهعنوان وارث، تحتالشعاعِ اِگان دوم قرار دارد که درحالحاضر بر تخت آهنین تکیه زده است.
اگرچه جکایرس سوار یکی از اژدهایان متعدد سریال «خاندان اژدها» (House of the Dragon) به نام ورماکس است، اما ورماکس یکی از کوچکترین و ضعیفترین اژدهایان زنده است.
بیتجربگی، بزرگترین نقطه ضعف جکایرس به شمار میرود.
هلنا تارگرین – Helaena Targaryen
- او یک جنگجو یا یک شخص سیاسی نیست و تمایل شخصی کمی به قدرت دارد.
هلینا تارگارین خواهر ایگان دوم، شخصیت دیگری است که بهخاطر خانوادهاش، در جایگاه قدرت قرار دارد. هلینا در ابتدای فصل دوم، ملکه هفت اقلیم است و این موقعیت، حتی با وجود اینکه او بههیچوجه شخصیتی قدرتطلب نیست، برایش درجهای از اعتبار به همراه میآورد. او همچنین سوارکار اژدهاست، هرچند اژدهای او عمدتا برای تولیدمثل استفاده میشود و در نبرد به کار نمیرود.
ضعفهای هلينا کاملا آشکار است؛ او انگیزهای برای قدرت ندارد و جز ثبات سیاسی و به دنیا آوردن وارث، چیز زیادی برای جبهه خود به ارمغان نمیآورد. بااینحال، نکته جالب در مورد هلينا این است که او از موقعیت خود بهعنوان ملکه برای کارهای خیر استفاده میکند و شهرت او بهعنوان یک ملکه نیکخواه به نفع سبزرها تمام میشود.
اگر مردم عادی در King’s Landing از رینیرا حمایت کنند، تصرف شهر برای جبهه سیاه بسیار آسانتر میشود، اما اگر آنها هلينا را دوست داشته باشند (حتی به خاطر ارتباطش با ایگان)، تصرف این مکان به یک مانع سیاسی تبدیل میشود.
میساریا – Mysaria
- میساریا یک دسیسهگر با قدرت است، اما اما خارجی و عامیزاده بودن او، محدودیتهایی را برایش ایجاد میکند.
میساریا در ابتدای فصل دوم House of the Dragon در موقعیتی بسیار شبیهبه لاريس استرانگ قرار دارد. در اواخر فصل اول، او بهعنوان جاسوسی زبردست با منابعی قدرتمند در کینگز لندینگ شناخته میشود. میساریا ارتباط قابلتوجهی با دیمون تارگارین دارد که بستهبه اینکه چه کسی در «رقص اژدها» (Dance of the Dragons) پیروز شود، میتواند برای او سودمند باشد.
برخلاف لاريس، ميساريا از خاندان اصیل وستروسی نیست، که او را در برابر رقیب حیلهگرش در موضع ضعف قرار میدهد. ميساريا در مقایسه با بسیاری دیگر، برای کسب جایگاهی برای خود در وستروس عملکرد بهتری داشته است، اما همچنان خارجی و بدون اصلونسب است، دو ویژگی که بهطور معمول در هفت اقلیم (Seven Kingdoms) بیاحترامی به دنبال دارد. فصل دوم شاهد اقدامات او برای ديمون خواهیم بود، اما او درحالحاضر فرد قدرتمندی شناخته نمیشود.
کم نفوذترین شخصیت ها در سریال رقص اژدهایان کدام اند؟
«خاندان اژدها» داستان ظهور خاندان تارگرین را روایت میکند، تنها خاندان اژدهاسوار که از «فاجعهی والیریا» (Doom of Valyria) جان سالم به در بردهاند. این سریال مشهور که محصول شبکه اچبیاو (HBO) و دنبالهای برای «بازی تاج و تخت» است، در ابتدا با بازی میلی آلکاک (Milly Alcock) و امیلی کری (Emily Carey) در نقشهای رینیرا تارگرین و آلیسنت هایتاور در دوران جوانی آنها آغاز شد. سپس اما دارسی (Emma D’Arcy) و اولیویا کوک (Olivia Cooke) جایگزین آنها شده و نقش شخصیتها را در سنین بالاتر بازی کردند.
در این مقاله، به سراغ شخصیتهای نه چندان برجستهای میرویم که در فصل دوم حضور خواهند داشت و احتمالاً نقشی کلیدی در داستان این مجموعه محبوب ایفا خواهند کرد. این سریال را تماشا کردهاید؟ نظر شما درباره شخصیتهای عنوان شده چیست؟