فیلم "قرمز، سفید و برنجی" داستانی واقعی و هیجانانگیز را روایت میکند که قلب هر طرفدار راگبی و موسیقی را به لرزه درمیآورد. ماکا، شخصیت اصلی این فیلم، یک هوادار دوآتشه راگبی در کشور تونگا است که آرزوی بزرگ او حضور در مسابقات جام جهانی راگبی و تشویق تیم ملی کشورش از نزدیک است. اما مشکل از جایی شروع میشود که ماکا برای تهیه بلیت این مسابقه مهم با چالشهای زیادی روبرو میشود. او که مصمم به رسیدن به آرزوی خود است، دست به هر کاری میزند تا پول کافی برای خرید بلیت را جمع کند.
در این میان، ایدهای ناگهانی به ذهن ماکا میرسد. او تصمیم میگیرد تا با تشکیل یک گروه موسیقی، قبل از شروع بازی به اجرای برنامهای سرگرمکننده بپردازد و از این طریق پول مورد نیاز خود را به دست آورد. اما چالش اصلی اینجاست که ماکا هیچ گروه موسیقیای ندارد و تنها چهار هفته فرصت دارد تا یک گروه جدید را تشکیل دهد و آنها را برای اجرا در یک رویداد بزرگ آماده کند. ماکا با تلاش و پشتکار خود، افراد مختلفی را با استعدادهای گوناگون گرد هم میآورد و گروه "قرمز، سفید و برنجی" را تشکیل میدهد. هر کدام از اعضای این گروه با چالشها و مشکلات خاص خود روبرو هستند، اما شور و اشتیاق آنها به راگبی و موسیقی، آنها را در کنار هم متحد میکند. در این میان، ماکا نه تنها با چالشهای مربوط به تشکیل گروه و آمادهسازی آنها برای اجرا روبرو است، بلکه باید با موانع و مشکلاتی در زندگی شخصی خود نیز دست و پنجه نرم کند.